آنک . [ ن َ ] (صوت ، ق ) کلمه ای است برای اشاره ٔ به دور، اعم از مکان یا زمان . مقابل اینک که برای اشاره ٔ نزدیک است
: آنک بنگر ز روی او یکسر
کآرام نماندش گه زادن .
مسعودسعد.
گر دند خواهی اینک ، ور تو ملک خوهی
آنک علأدین ملک عنبرین کمند.
سوزنی .
چو هر دانشی کآنک اندوختند
نخستین ورق زو درآموختند.
نظامی .
خلاف رای سلطان رای جستن
بخون خویش باشد دست شستن
اگر خود روز را گوید شب است این
بباید گفت آنک ماه و پروین .
سعدی .