ابوعلی
نویسه گردانی:
ʼBWʽLY
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن المقتفی لامراﷲ. او پس از مرگ پدر داعیه ٔ خلافت داشت و مادر وی در مرض موت مقتفی ، المستنجد را بدست کنیزکان کشتن میخواست تا پسر خود ابوعلی را بمسند خلافت نشاند. استادالدار عضدالدین بر این معنی وقوف یافت و مستنجد را آگاه کرد و قتل مستنجد میسر نگشت از اینرو آنگاه که مستنجد بخلافت رسید ابوعلی و مادر او را دستگیر و محبوس کرد و کنیزکان هم عهد مادر او را بدجله غرق کرد.
واژه های همانند
۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
ابوعلی حسن بن احمد بن عبدالغفار بن محمد بن سلیمان بن آبان نحوی فارسی که به اختصار ابن درستویه خوانده می‌شود، از علمای بزرگ نحو و از معاصرین و مصاحبین ...
اصحاب ابوعلی جبائی . [ اَ ب ِ اَ ع َ ی ِ ج ُب ْ با ] (اِخ ) پیروان ابوعلی محمدبن عبدالوهاب جُبّائی و پسرش ابوهاشم عبدالسلام بودند و پدر و پسر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ابو علی سینا. رجوع شود به ابوعلی سینا (و همچنین بوعلی سینا و ابن سینا).
برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به مقالۀ ابن سینا در دانشنامۀ ویکی پدیای فارسی ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ابو علی مسکویه. ابو علی الخازن احمد بن محمد بن یعقوب معروفِ به ابن مسکویه، و ابوعلی مسکویه رازی، از سال 320 تا نهم صفر سال 421 ه.ق. می زیسته. وی متولّ...
شیخ ابوعلی رودباری قطب دوم بعد از غیبت کبرای حجت بن الحسن در سلسلهٔ نعمت‌اللهی است. ابوعلی رودباری، نامش احمد و پدر وی محمّد بن ابوالقاسم است. وی اصال...
اِبْن‌ِ رَشیق، ابوعلى حسن بن رشیق قیروانى (390- ذیقعدة 456ق/1000-1064م)، شاعر، ادیب، ناقدِ عصر ملوک‌ِ صنهاجه در مغرب. پدرش رشیق، رومى ال...