اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اثم

نویسه گردانی: ʼṮM
اثم . [ اِ ] (ع اِ) گناه . ذنب . وزر. بزه . جناح . معصیت . جرم . خطا. عصیان . ناشایست . || می . باده . (منتهی الارب ). || قمار. || کاری که کردن آن ناروا باشد. (منتهی الارب ). || آنچه که تحرز و اجتناب ازآن شرعاً و طبعاً واجب باشد. (تعریفات ). ج ، آثام .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامپاساژاگ nâmpâsâžâg (نام + پاساژاگ از پارتی: passažag: متواطی) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامیکارتا nâmikârtâ (نام + اکارتا ékârtâ: مترادف؛ از سنسکریت: ékârtha) **** فانکو آدینات 0916365786...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ناموانژانو nâmvânžânu (نام + وانژانو: متشابه؛ از سغدی: vancânu) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: اوپاکیا ūpâkiâ (سنسکریت: ūpâkhiâ) **** فانکو آدینات 09163657861
اسم متمکن . [ اِ م ِ م ُ ت َ م َ ک ْ ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )اسمی است که آخر آن به اختلاف عوامل متغیر شود و شبیه به مبنی الاصل نباشد....
اصم السمرة. [ اَ ص َم ْ مُس ْ س َ م ُ رَ ] (اِخ ) نام جایگاهی است . رجوع به اصم و اصمان ، و معجم البلدان شود.
ابوبکراصم . [ اَ بو ب َ رِ اَ ص َم م ] (اِخ ) از متکلمین ، و او را کتاب تفسیر است بر قرآن . (ابن الندیم ).
اسم اشاره . [ اِ م ِ اِ رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در زبان عربی ، یکی از معارف است و آن اسمی است که برای معنی مشارالیه وضع شده ب...
اسم تفضیل . [ اِ م ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صاحب کشاف گوید: اسمی است که از فعل اشتقاق شود برای آنکه فزونی صفتی را در موصوفی بر د...
اسم منسوب . [ اِ م ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسمی است که به آخر آن یاء مشدد ماقبل مکسور اضافه شود و آن علامت نسبت است ، چون بصری و ...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۷ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.