اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

استر

نویسه گردانی: ʼSTR
استر. [ اِ ت ِ ] (اِخ ) (کتاب یا صحیفه ٔ ...) مؤلف قاموس کتاب مقدس آرد: صحیفه ٔ استر همواره در میان یهود و مسیحیان در جزء کتب قانونی محسوب بوده و هست . نگارنده ٔ این کتاب بیقین قطعی معلوم نیست زیرا که بعضی به عزرا و برخی به کاهنی یهویاقیم نام و جمعی به مردخای نسبت میدهند. و آنچه از خود صحیفه ٔ استر استنباط میشود آنست که نگارنده اش مردخای بوده و نگارنده آنرا در ایران تصنیف کرده مطالبی را که خود معاینه دیده می نگارد و نقشه و نمونه ٔ واضح و مبیّنی از وضع سلطنت و رسوم و عادات ایران تشکیل میدهد،و هم معلوم است که نگارنده عبری متعصب و غیوری بوده . فائده ٔ مخصوص این کتاب آنست که محافظت عجیب و تسلطخدای تعالی را بر اغراض و هواهای نفسانی بنی نوع بشر و اجرای حکم عدل او را بر گناهکاران معلوم کند و هم اینکه ایشان را متنبه سازد که حضرتش قوم عهد خود را در نظر داشته در حالت اسیری هم اوست که آنان را بر دشمنان مظفر و منصور میگرداند. ولی با وجود مطالب مذکور اسم خداوند بهیچوجه در آن مذکور نیست و باید دانست در ترجمه ٔ سبعینیه ۞ بعضی ملحقات بر صحیفه ٔ استر از قبیل دعای مردخای و غیره که از گفته های مورخین و در ضمن کتب جعلیه است یافت می شود - انتهی . در فهرست ابن الندیم (ص 34) در ضمن کتب توراة آمده : کتاب حشوارش و یسمی المجله ۞ و ظاهراً مراد همین کتاب استر است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
آستر.[ ت َ ] (اِ) لای و تاه زیرین جامه و جز آن . زیره . بطانه . مقابل اَبْره ، رویه ، ظهاره ، و روی : عارضش را جامه پوشیده ست نیکوئی ّ و فرجا...
آستر. [ ت َ ] (ق مرکب ) مخفف آنسوی تر.- زآستر ؛ مخفف از آنسوی تر : ستاره ندیدم ندیدم رهی بدل زآستر ماندم از خویشتن ۞ . ابوشکور.بمرو آیم و ...
اسطر. [ اَ طُ ] (ع اِ) ج ِ سَطر.
اسطر. [ اُ طُ ] (معرب ، اِ) به یونانی ترازو را گویند و بعربی میزان خوانند.(برهان ). و این غلط است . رجوع به اسطرلاب شود. || (اِخ ) نام پادش...
آستَر (اوستایی) 1ـ گسترانیدن، گستردن، توسعه دادن، تعریض کردن2ـ پاشیدن، پخش ـ منتشر کردن
اصطر. [ اَ طُ ] (ع اِ) ج ِ صَطْر و صَطَر. (منتهی الارب ). رجوع به صطر شود.
اصطر. [ اُ طُ ] (معرب ، اِ) کلمه ٔ یونانی بمعنی ترازو. (از برهان ). بزبان یونانی ترازو را گویند. (غیاث ) (هفت قلزم ). || مأخوذ از یونانی ، یک ...
پال بنجامین آستر (به انگلیسی: Paul Benjamin Auster) رمان‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس، شاعر و مترجم آمریکایی است. او متولد نیوآرک، نیوجرزی است. شهرت او بیشتر ...
اسطر اطیقوس . [ اَ طَ اَ ] (معرب ، اِ مرکب ) ۞ خُرم . حالبی . بوبونیون . قبسطالة. رجوع به اسطاروس اطیقوس و اسطیر اطیقوس شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.