استن
نویسه گردانی:
ʼSTN
استن . [ اَ ت َ ] (مص ) هستن . مصدر مفروض که زمان حال آن صرف شود اینچنین : استم ، استی ، است ، استیم ، استید، استند. و گاه بجای آنها: ام ، ای ، است ، ایم ، اید، اند بکار برند. و نیز مشتقات این مصدر در آخر صیغ از ماضی مطلق درآید: ستم .
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
استن کرک . [ اِ ت َ ک ِ ] (اِخ ) ۞ کمونی در بلژیک ، هِنو. مارشال لوکزامبورگ گیوم (ویلهلم ) سوم را بدانجا در سال 1692 م . مغلوب کرد. دارای 74...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
پروکش استن . [ پْرُ / پ ِ رُ ک ِ اُ ت ِ ] (اِخ ) ۞ (کنت ...) نام عالم فرانسوی مؤلف کتابی در سکه های پادشاهان پارت ۞ (پاریس 1874-1875 م .)...
آستن . [ ت ِ ] (اِ) آستین . آستی . کُم ّ : روح اﷲ ار زآستن مریم آمده ست صد مریم است روح ترا اندر آستین . کمال اسماعیل .کلیم از ید بیضا همین قَ...
سر آستن هنری لایارد GCB PC ( / l ɛər d / ؛ 5 مارس 1817 - 5 ژوئیه 1894) یک جهانگرد، باستان شناس، خط میخی، مورخ هنر، طراح، مجموعه دار، سیاستمدار و دیپلم...