اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن بوری . یکی از ملوک بنی طغتگین که در دمشق حکمرانی داشتند. وی در سال 526 هَ . ق . پس از پدر خویش تاج الملوک بوری بر مسند فرمانفرمایی جلوس کرد و بانباس را از دست اهل صلیب بیرون کرد ولی بعدها بنای ظلم و تعدی را گذاشت و اموال و ثروت و سامان رجال و اتباع خود را مصادره میکرد و در نتیجه بتوطئه ٔ مادر خویش بقتل رسید و برادر او شهاب الدین محمود را جانشین وی کردند. (قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۳.۷۴ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) الحداد. او راست : بغیةالادباءفی الاملاء که در مصر بطبع رسیده . (معجم المطبوعات ).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) (باشا) حسنین . مدرس شیمی و طبیعیات در مدرسه ٔ مهندسخانه ٔ خدیویه و استاد علوم طبیعی در جامعه ٔ مصریه و ناظر مدرسة المعل...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حقی مولی مکنی به ابی الفداء. یکی از عرفای طریقت خلوتیه ۞ است . وی از مسقط رأس خود آیدوس بقسطنطنیه آمد و در اسکدا...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حقی (بک ). متصرف جبل لبنان . در سنه ٔ 1917 م . انجمنی از ادبا به همت اسماعیل مزبور کتاب لبنان را که شامل مباحث علم...
اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) حقی (بک ) المیلاسی . او راست : الخط الجدید، و آن رساله ایست در اصلاح خط عربی بزعم مؤلف با کتابت بحروف متصله . (معجم ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حقیبة. رجوع به اسماعیل بن عبدالرحمان حقیبه شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حلبی . رجوع به اسماعیل بن احمدبن سعید... شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حیرت . رجوع به حیرت شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) خدیو مصر ابن ابراهیم بن محمدعلی .پادشاه مصر از 1280 تا 1300 هَ . ق . (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 76). و رجوع به کتا...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) الخطبی . او راست : کتاب التاریخ . (ابن الندیم ).