اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن صالح بن عبدالرحمن الصفار مکنی به ابوعلی (247-341 هَ . ق .). عالم نحو و غریب اللغة. از مردم بغداد. او را شعریست . (اعلام زرکلی ج 1 ص 112). و رجوع به صفار... و معجم الادباء چ مارگلیوث ج 2 ص 354 شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۶ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم بن عیذون بن هارون بن عیسی بن محمدبن سلمان مکنی به ابوعلی قالی . صاحب امالی . از ائمه ٔ لغت و اساتید نحاتس...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم بن محمد. رجوع به متوکل علی اﷲ و اعلام زرکلی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم بغدادی مکنی به ابوعلی . وی صاحب تصنیف است و وفات او بسال 355 هَ . ق . بوده است . (حبیب السیر ج 2 جزو3 ص 111...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قتیبة. گویا برادر ابراهیم بن قتیبة باشد. شیخ طوسی (متوفی 460 هَ . ق .) او را در عداد اصحاب رضا (ع ) شمرده است . رجو...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قُدامَةبن حَماطَة ضبی کوفی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده است . رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 14...
اسماعیل . [ اِ ](اِخ ) ابن قسطنطین معروف به قسط. مقری و مکی است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قیس بن سعدبن زیدبن ثابت مکنی به ابومصعب . محدث است .
اسماعیل . [ اِ] (اِخ ) ابن کُثَیر یا کُثَیِّر بکری قیسی کوفی مکنی به ابوالولید. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده است . رجوع به ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن کثیر مکنی به ابوهاشم . محدث است و یحیی بن سُلیم از او روایت کند.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن کثیر سلمی کوفی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده است . رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 142 شود.