اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) فرفور. متوفی بسال 757 هَ . ق .وی اسماعیل بن ابراهیم حلبی معروف به ابن فرفور و ملقب به عمادالدین است . او بخدمات دولت پرداخت و نزد تنگز نائب شام تقدّم یافت ، در دمشق و حلب املاک بدست کرد و مباشر توقیع دست و نظارت خاصه ٔ دمشق گردید و به حساب معرفت و به خیر و دین و ایثار علقه داشت و در صفر 757 هَ . ق . درگذشت . (تاریخ حلب ج 5 صص 24-25).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبدالغنی بن اسماعیل بن احمد. رجوع به نابلسی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )ابن عبدالکریم صنعانی مکنی به ابوهشام . محدث است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. ابن قتیبة در عیون الاخبار (جزء 7 ص 104) ازو نقل قولی کرده است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. رجوع به اسماعیل بن سمکةبن عبداﷲ شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی المهاجر. یکی از روات قراءة ابن عامر است . (ابن الندیم ). و رجوع به فهرست عقدالفرید شود. مؤلف قاموس ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن جعفر طیاربن ابی طالب . ملقب به زاهد. شیخ طوسی در رجال او را یک مرتبه از اصحاب سجاد (ع ) و تابعی شمرده ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حقیبة. همان اسماعیل بن عبدالرحمان بن حقیبة است و جامعالرواة چنین نقل کرده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 13...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن رَمّاح کوفی . شیخ طوسی (متوفی 460 هَ . ق .) او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده گوید ابان بن عثمان از و...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی نقاش ملقب به منتخب الدین . رجوع به نقاش شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عمر، ملقب بشرف الدین و معروف به ابن قاضی الیمن . ابن ابی اصیبعة قصیده ٔ او را که به صاحب امین الدولة نو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.