اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اصر

نویسه گردانی: ʼṢR
اصر. [ اَ ] (ع مص ) شکستن . (منتهی الارب ) (قطر المحیط) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (ناظم الاطباء). اصر چیزی ؛ شکستن آنرا. (از اقرب الموارد). || مایل کردن . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). میل دادن . (آنندراج ).اصر کسی بر دیگری ؛ مایل گردانیدن او را نسبت به دیگری . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). || اصار ساختن برای خیمه . (منتهی الارب ). اصار ساختن برای خانه . (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به اِصار شود. || بازداشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ناظم الاطباء). اصر کسی را؛ حبس کردن او را. (قطر المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
اسر. [ اَ س ُ] (از سانسکریت ، اِ) (از سانسکریت اسوره ۞ ) بیرونی در تحقیق ماللهند، در عنوان «فی اجناس الخلائق و اسمائهم » آورده : الایمان و ال...
اسر. [ ] (اِخ ) یکی از فرزندان یعقوب . (مجمل التواریخ و القصص ص 194). و در طبری ص 355 اشر آمده .
(= علت) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: روگا، رَپَس (سنسکریت) در اثرِ= به علتِ: به روگای، به رَپَسِ؛ در اثر توفان، درخت ها شکسته شد؛ به روگای ت...
(= دنبال، پِی) این واژه عربی است و پارسی آن این است: ژیپی (کردی: جی پی) بر اثرِ= به دنبالِ، در پِیِ، با آمدنِ. بر اثر ترافیک، خیابان بسته شد؛ به ژیپی...
آثرَ (اوستایی) 1ـ کنار رفتن، دورشدن، استعفا دادن 2ـ راه 3ـ دم، نَفَس.
آسر. [ س ُ ] (اِ) کشتزار. مزرعه . غله زار : چو ابر کف شه تقاطر نمایدزر از آسر طَمْع سائل برآید. منجیک .و این کلمه را آسه نیز ضبط کرده اند با همی...
عاثر. [ ث ِ ] (ع ص ) شکوخنده . لغزنده . (ناظم الاطباء). || دروغگو. (اقرب الموارد).
عاسر. [ س ِ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ دم برداشته ٔ دونده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
عثر. [ ع َ ] (ع مص ) دروغ گفتن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || شکوخیدن و بسر درافتادن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). یقال عثر فی ثوبه...
عثر. [ ع َ ] (ع اِ) کشت دشتی که از باران آب خورد. (منتهی الارب ). آنچه آسمان آن را سیراب سازد از درختان و کشت . (اقرب الموارد).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۹ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.