اصنع
نویسه گردانی:
ʼṢNʽ
اصنع. [ اَ ن َ ] (ِاخ )ابن یحیی . یکی از پزشکان اندلس بود که در نیمه ٔ اول قرن پنجم هجری میزیست . (از طبقات الامم قاضی صاعد).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
اصنع. [ اَ ن َ ] (ع ن تف ) صنعتگرتر. صانعتر. باصنعت تر. (ناظم الاطباء) : و یقال ان اهل هذه الجزائر لایکون اصنع منهم . (اخبار الصین والهند ص ...
اسنع. [ اَ ن َ ] (ع ص ) درازبالا. بلند. || (ن تف ) اَفضل . || اَطول : هذا اسنع. (منتهی الارب ).
اصناء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ صنو. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (ناظم الاطباء). رجوع به صنو شود.
اصناء. [ اِ ] (ع مص ) نشستن نزدیک دیگ بحرص که گوشت را کفانیده کباب سازد و بریانی کند بحدی که میرسد او را صِناء یعنی خاکستر. (از اقرب المو...
asenā(نام مونث) با فتح الف،کسر سین ،در اساطیر ترکی به افسانه ای اشاره دارد که در آن پس از پایان جنگی در قلمروی گوگترگ ، تنها بازمانده جنگ که پسر جوانی...
اسنا. [ اِ ] (اِخ ) ۞ شهریست به اقصای صعید، و پس از آن جز ادفو و اسوان و بلاد نوبه شهری نیست . و آن بر ساحل رودنیل است از جانب غربی و ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
در ادبیات یونان باستان، Athena به معنای اله انسانیت، تمدن و قدرت می باشد که بعنوان اسم مونث نیز استفاده می گردد.
اسناء. [ اِ ] (ع مص ) بلند کردن .(از تاج المصادر بیهقی ). بلند گردانیدن چیزی را: اسناه . (از منتهی الارب ). || بزرگوار کردن . بزرگوار گردانیدن ...
اثناء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ثِنی . تاه ها. لاها. نوردها. || گشت های وادی . گشت های کوه . || نوردهای نامه . || شکسته ها. (وطواط). || میانه ها.-...