اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اضان

نویسه گردانی: ʼḌAN
اضان . [ اِ ] (اِخ ) اطان . نام جاییست . یاقوت آرد: و ابوعمرو اطان روایت کرده و به هر دو لغت (لهجه ) و روایت این بیت ابن مُقبل آمده است :
تَاءَنَّس ْ خلیلی هل تری من ظعائن
تحملن بالعلیاء فوق اضان .

(از معجم البلدان ).


و رجوع به اطان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
آذان الغزال . [ نُل ْ غ َ ] (ع اِ مرکب ) آذان الارنب . و صاحب تحفه گوید لصیقی است .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.