اقلیدس . [ اُ دِ ] (اِخ )
۞ ابن نوقطرس بن برنیقس ریاضی دان و منجم و فیلسوف مشهور و متبحر در علم هندسه است که بصاحب جومطریا شهرت یافته و کتابی بهمین نام در هندسه تألیف کرده است که بزبان یونانی آنرا اسطروشیا خوانند و معنی آن اصول هندسه است . حکیمی است اصلا یونانی که در صور شام سکونت و به صنعت نجاری اشتغال داشت
۞ . وی تبحر فوق العاده ای در علم هندسه داشت . (اخبارالحکماء از معجم المطبوعات ). اقلیدس بمعنی کلید هندسه است چه اقلی بزبان یونانی بمعنی کلید و دس بمعنی هندسه . اقلیدس را بکسر همزه و فتح دال نیز گفته اند. (از برهان ). بعضی گویند اقلیدس بضم همزه نام مصنف کتاب است و بکسر همزه نام خود کتاب .(از حاشیه ٔ تجرید). وی در اسکندریه زندگانی میکرد ودر
323 ق . م . متولد شد و در
283 ق . م . وفات کرد. (ناظم الاطباء). از تألیفات او است :
1 - کتاب اسطقسات در هندسه . (مفاتیح العلوم خوارزمی ).
2 - اقلیدس . کتابی است در حکمت و هندسه که بنام خود مؤلف مشهور شده است . (مؤید) (برهان ) (آنندراج ).
3 - کتاب ظاهرات الفلک بتحریر خواجه نصیرالدین طوسی . (کشف الظنون ).
4 - کتاب المناظر بتحریر خواجه نصیرالدین طوسی مشتمل بر شصت وچهار شکل . (کشف الظنون ).
5 - کتاب المعطیات فی الهندسه بتعریب اسحاق و اصلاح ثابت و تحریر خواجه نصیرالدین طوسی مشتمل بر
95 شکل . (کشف الظنون )
: گاه چون اشکال اقلیدس سر اندر سر کشد
گاه چون خورشید رخشنده ضیاگستر شود.
فرخی .
همان اشکال اقلیدس که بنهاد
ارسطالیس استاد سکندر.
ناصرخسرو.
در طناب خیمه ها بر گرد لشکرگاه حاج
صدهزار اشکال اقلیدس ببرهان دیده اند.
خاقانی .
بوقت هندسه عبرت نمایی
مجسطی دان اقلیدس گشایی .
نظامی .
ز نقاشی بمانی مژده داده
برسامی در اقلیدس گشاده .
نظامی .
ز تشکیکش مجسطی سخت آسان
ز تحریر وی اقلیدس هراسان .
جامی .
و رجوع به تتمه ٔ صوان الحکمه ص
77،
85،
119 و تاریخ علوم عقلی ص
104، و تاریخ الحکماء قفطی و عیون الانباء ص
15،
36،
201،
204،
211،
219و
245،
281،
316 و حبیب السیر
1:
61 و فلسفه های بزرگ ص
52 و تاریخ گزیده ص
314 شود. || (اِ) هندسه . کازیمیرسکی گوید: این کلمه نام مهندس معروف یونانی است ، ولی بعدها در مشرق بمعنی هندسه محققاً معمول شده است وی بشعری از سعدی استناد کند که گوید
: ببین تا یک انگشت از چند بند
به اقلیدس صنع در هم فکند.
سعدی .
در اقلیدس و طب و نحو و نجوم
چنان شد که شد داستان در نجوم .
خواجو.
قدرتت را تحت اندازه نیارد یک دمی
در هزاران سال صد چون صاحب اقلیدسی .
؟ (از شرفنامه ٔ منیری ).