گفتگو درباره واژه گزارش تخلف الم نویسه گردانی: ʼLM الم .[ اُ ] (اِخ ) ۞ شهری در آلمان . رجوع به اولم ۞ شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه واژه معنی علم السعد علم السعد. [ ع َ ل َ مُس ْ س َ ] (اِخ )نام یکی از دو کوه واقع در یک روز راه دومة (دیگری :رجوج ) این دو کوه بهم متصلند. (از معجم البلدان ). علم الهدی علم الهدی . [ ع َ ل َ مُل ْ هَُ دا ] (اِخ ) ملا محمدبن ملا محسن فیض محمدبن مرتضی . وی از علمای امامیه در اوائل قرن دوازدهم هجری بود و از طرف... علم و دانش این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. علم الیقین علم الیقین /'elmolyaqin/ ۱. دانستن چیزی به کمال یقین که هیچ شک و شبهه در آن نباشد. ۲. (تصوف) مرحلهای از سلوک، پیش از عینالیقین و حقالیقین که سالک د... علم الرجال به معنای عام علم شناخت رجال (عربی) یعنی مردان . خصوصاً بزرگ مردان است . اما در معنای اصطلاحی در علوم دینی علم شناخت راویان حدیث است. خصوصاً شناخت صفات... اسدالله علم اسدالله خان عَلم امیر قاینات، مرداد ۱۲۹۸ بیرجند - ۱۵ فروردین ۱۳۵۷ آمریکا، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضاشاه پهلوی. نخست وزیر ایران از سا... اسدالله علم اسدالله خان عَلَم امیر قاینات مشهور به اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، ... علم القران این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. علم نمودن علم نمودن . [ ع َ ل َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) علم کردن . آماده کردن . || برافراشتن . || بادبان کشیدن . (ناظم الاطباء). رجوع به علم... فریدون علم فریدون علم . [ ف ِ رِ ع َ ل َ ] (ص مرکب ) پادشاهی که درفش او چون فریدون افراشته باشد. به کنایت پیروز و کامیاب . فریدون صفت : خسرو جمشیدجام ،... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ صفحه ۱۹ از ۲۳ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود