گفتگو درباره واژه گزارش تخلف الی نویسه گردانی: ʼLY الی . [ اِ ] (اِخ ) ۞ (جزیره ٔ...) ناحیه ٔ شمالی از کنت نشین ۞ کمبریج ۞ از کشور انگلستان که بوسیله ٔ جریان آب لوز ۞ جدا میشود. مرکز آن مارش ۞ است . و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۰ ثانیه واژه معنی علی پارسی علی پارسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسین شاکر جرکسی پارسی . رجوع به علی شاکر شود. علی ثمیری علی ثمیری . [ ع َ ی ِ ث ُ م َ ] (اِخ ) ملقّب به کمال الدین .وی در اوایل سلطنت سلطان محمودبن محمدبن ملکشاه ، وزارت او را بر عهده داشت و بعد... علی تونسی علی تونسی . [ ع َ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) ادیب و از امرای تونس بود که در سال 1169 هَ . ق . درگذشت . او راست : شرح التسهیل . (از معجم المؤلفین بنقل ... علی تونسی علی تونسی . [ ع َ ی ِ ن ِ ] (اِخ )ابن زیاد تونسی ، مکنّی به ابوالحسن . وی فقیه بود و موطا را نزد مالک بن انس خواند و قریب پنج سال پس از ما... علی تونسی علی تونسی . [ ع َ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن عبدالجباربن سلامه ٔ هذلی تونسی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی هذلی شود. علی تونسی علی تونسی . [ ع َ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ تونسی مالکی . ساکن مصر. ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن . عالم و ادیب متوفی در سال 11... علی تونسی علی تونسی . [ ع َ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی القاسم بن محمدبن فرحون تونسی الاصل مدنی المولد و المنشاء، مالکی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهو... علی تونسی علی تونسی . [ ع َ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن محمد میلی جمالی تونسی مالکی . رجوع به علی جمالی شود. علی تونسی علی تونسی . [ ع َ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) ابن یونس بن عبداﷲ لهواری تونسی ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لهواری شود. علی تونسی علی تونسی . [ ع َ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) علی صادق بای تونسی . او راست : مناهج التعریف باصول التکلیف ، که درسال 1302 هَ . ق . از تألیف آن فراغت یا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۳۱ ۴۳۲ ۴۳۳ ۴۳۴ ۴۳۵ صفحه ۴۳۶ از ۵۷۹ ۴۳۷ ۴۳۸ ۴۳۹ ۴۴۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود