گفتگو درباره واژه گزارش تخلف الی نویسه گردانی: ʼLY الی . [ اِ ] (اِخ ) ۞ (جزیره ٔ...) ناحیه ٔ شمالی از کنت نشین ۞ کمبریج ۞ از کشور انگلستان که بوسیله ٔ جریان آب لوز ۞ جدا میشود. مرکز آن مارش ۞ است . و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۲.۶۰ ثانیه واژه معنی علی تمیمی علی تمیمی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن محمد تمیمی مغربی اشعری قسنطینی مکنّی به ابوالحسن . متکلم بود. وی به دمشق رفت و آنگاه به عراق سف... علی تمیمی علی تمیمی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن محمدحسین بن زین العابدین ، مشهور به زین التمیمی کاظمی . وی ادیب و شاعر بود و بسال 1215 هَ . ق . درگذشت .... علی تمیمی علی تمیمی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن نصر تمیمی . وی شاعر بود. و او را دیوان شعری است . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 748 بنقل از المعال... علی تنوخی علی تنوخی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن محسن بن علی بن محمدبن ابی الفهم تنوخی ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به ابوالقاسم (علی بن محسن ...) و ... علی تنوخی علی تنوخی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن محمدبن داودبن ابراهیم تنوخی ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به علی (ابن محمدبن ...) و ابوالقاسم تنوخی ... علی تجیبی علی تجیبی . [ ع َی ِ ت ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن حسن بن ابراهیم تجیبی اندلسی مالکی ، مشهور به حرالی . رجوع به علی حرالی شود. علی تجیبی علی تجیبی . [ ع َ ی ِ ت ُ ] (اِخ ) ابن قاسم بن محمد تجیبی مغربی ، مشهور به زقاق و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی زقاق شود. علی تحیوی علی تحیوی . [ ع َ ی ِ ت َ ی َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عمر تحیوی ، ملقّب به موفق الدین و مشهور به صاحب . وی وزیر و از اهالی یمن بود. در سال 696 ... علی تربتی علی تربتی . [ ع َ ی ِ ت ُب َ ] (اِخ ) مشهور به فیضی . رجوع به علی فیضی شود. علی ترخان علی ترخان . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) (امیر سید...) وی از سرداران میرزا شاهرخ بود و با امیر شاه ملک مأمور تسخیر خوارزم گردید و توانستند که آن ول... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۳۳ ۴۳۴ ۴۳۵ ۴۳۶ ۴۳۷ صفحه ۴۳۸ از ۵۷۹ ۴۳۹ ۴۴۰ ۴۴۱ ۴۴۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود