گفتگو درباره واژه گزارش تخلف الی نویسه گردانی: ʼLY الی . [ اِ ] (اِخ ) ۞ (جزیره ٔ...) ناحیه ٔ شمالی از کنت نشین ۞ کمبریج ۞ از کشور انگلستان که بوسیله ٔ جریان آب لوز ۞ جدا میشود. مرکز آن مارش ۞ است . و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۲ ثانیه واژه معنی علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عباس حسنی علوی دمشقی ، مکنّی به ابوالقاسم و مشهور به نسیب . رجوع به علی نسیب شود. علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد حسینی جویمی شیرازی شافعی ، ملقّب به نورالدین . رجوع به علی جویمی شود. علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن خلیفه ٔ همدانی حسینی یمانی شافعی ، مشهور به ابن ازرق و ملقّب به موفق الدین و نورالدین... علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ابی طالب بن عبدالمطلب حسینی همدانی نجفی . رجوع به علی همدانی شود. علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ )ابن احمدبن حسین حسینی علوی آملی ، ملقّب به ممتازالعلماء و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی آملی شود... علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن ابراهیم حسینی مشهدی احسایی ، ملقّب به جمال الدین . رجوع به علی احسایی شود. علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن عمربن سالم بن عبیداﷲبن حسن علوی حسینی زیدی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ... علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن معصوم بن نصیرالدین بن ابراهیم بن سلام اﷲبن مسعودبن محمدبن منصور حسنی حسینی ، مشهور ... علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمد حسینی عاملی ، ملقّب به تاج الدین . رجوع به علی عاملی شود. علی حسینی علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن زین العابدین حسینی سنجانی غروی ، مکنّی به ابوالفضائل و ملقّب به محدث . رجوع به علی ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۳۵ ۴۳۶ ۴۳۷ ۴۳۸ ۴۳۹ صفحه ۴۴۰ از ۵۷۹ ۴۴۱ ۴۴۲ ۴۴۳ ۴۴۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود