گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ام نویسه گردانی: ʼM ام . [ اُ ] (اِخ ) ۞ نام رودی است در ایالت تومسک از ناحیه ٔسیبری . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ذیل اوم شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه واژه معنی ام خرنوب بحریه ام خرنوب بحریه . [ اُم ْ م ِ خ َ ب َ ری ی ِ ] (اِخ ) دهی است از جزیره ٔ صلبوخ شهرستان آبادان . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 و نعیمه ش... طاقات ام عبیدة طاقات ام عبیدة. [ ت ُ اُم ْ م ِ ع ُ ب َ دَ ] (اِخ ) موضعی است در بغداد نزدیک جسر کان و ام عبیدة کنیز محمدبن علی و دایه ٔ مهدی خلیفه بوده است ،... ام اربع و اربعین ام اربع و اربعین . [ اُم ْ م ُ اَ ب َ عِن ْ وَ اَ ب َ ] (ع اِ مرکب ) حشره ای است زهردار. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ۞ . هزارپا. (ناظم الاطباء... غزوه ٔ عام الفتح غزوه ٔ عام الفتح . [ غ َزْ وَ ی ِ مِل ْ ف َ ] (اِخ ) یا غزوه ٔ فتح مکه . رجوع به فتح مکه و عام الفتح شود. فریدون اسفندیاری اف ام 2030 اف ام-۲۰۳۰ با نام اصلی فریدون م اسفندیاری (۲۳ مهر ۱۳۰۹ بروکسل- ۱۸ تیر ۱۳۷۹ نیویورک) نویسنده، معلّم، فیلسوف، نظریّهپرداز ترابشریّت، مشاور و آیندهپژوه... عم عم . [ ع َ ] (علامت اختصاری ) اختصاری و رمزی است از «علیه السلام ». درود بر او باد. رجوع به علیه السلام شود. عم عم . [ ع َ مِن ْ ] (ع ص ) عَمی . کور و نابینا. رجوع به عَمی شود. عم عم . [ ع َم م ] (ع مص ) ۞ فراگرفتن و شامل شدن : عم القوم بالعطیة؛ بخشش و عطیه ٔ او همه ٔ آن قوم را فراگرفت و شامل شد. (ازاقرب الموارد) (... عم عم . [ ع َم م ] (ع اِ) برادر پدر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). برادر پدر، خ... عم عم . [ ع َم م ] (اِخ ) نام بطنی است که نسب آنان را به صورتهای مختلف آورده اند. برخی گویند که آنان در عهد خلافت عمربن خطاب در بصره نزد... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ صفحه ۷۲ از ۷۴ ۷۳ ۷۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود