گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ان نویسه گردانی: ʼN ان . [ اَ ] (اِ) بلغت زندو پازند، مادر. والده . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) ۞ . || هرگاه در آخر کلمه آرند افاده ٔ فاعلیت کند، مانند افتان و خیزان . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). رجوع به «آن » در همین لغت نامه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی استک آن ترنت استک آن ترنت . [ اِ ت ُ تْرِ / ت ِ رِ ] (اِخ ) ۞ شهری به انگلستان (استافرد)، نزدیک نیوکاسل ، دارای 276000 تن سکنه و چینی سازی دارد. بر آن بودن بر آن بودن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) اعتقاد داشتن . عقیده داشتن . معتقد بودن . بصدد بودن . عزم داشتن . تصمیم کردن . سر آن داشتن . آهنگ آن داشتن ... ژوئی آن ژزاس ژوئی آن ژزاس . [ آ ژُ ] (اِخ ) ۞ نام کمونی در «سن -اِ-اُواز» از ولایت ورسای بر کنار بیور به فرانسه ، دارای 2029 تن سکنه . خلفاً عن سلف خلفاً عن سلف . [ خ َ ل َ فَن ْ ع َ س َ ل َ فِن ْ ] (ع ق مرکب ) پشت در پشت . پدر در پدر. (یادداشت بخط مؤلف ) : از آن روز الی یومنا هذا نهاراً ... کابراً عن کابر کابراً عن کابر. [ ب ِ رَن ْ ع َ ب ِ رِن ْ ] (ع ق مرکب ) بزرگ از بزرگ . || پدر در پدر از بزرگان : اموال و اسلحه ٔ ایشان که کابراً عن کابر ب... شاتیون آن دیوا شاتیون آن دیوا. [ ی ُی ُ ] (اِخ ) ۞ مرکز کمون دروم ۞ ، از آروندیسمان دی ۞ ، واقع در کنار رودخانه ٔ بز ۞ که به رود دروم ۞ میریزد و دار... من خود آن سیزدهم اثر فاخر "محسن چاووشی" که سیمرغ موسیقی ایران نام گرفته است. حاشا عن السامعین حاشا عن السامعین . [ ع َ نِس ْ سا م ِ ](ع صوت مرکب ) دور از جناب شما. رجوع به حاشا شود. این خاک آن خاک این خاک آن خاک . (اِ مرکب ) یکی از فنون کشتی از سلسله ٔ «کنده ها». (فرهنگ فارسی دکتر معین ). جلق زدن و پیامدهای آن جلق واژه ای عربی و جایگزین پارسی آن سوکرویس sukravis می باشد که از واژه ی سنسکریت: سوکرویس رشتی sukravisreŝti ساخته شده است. 1ـ سوکرویس باعث می شود سی... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۱ ۱۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود