اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ان

نویسه گردانی: ʼN
ان .[ َان ] (پسوند) علامت جمع است . رجوع به «آن » شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
عقب-ان . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عُقاب . (اقرب الموارد). ج ِ، عُقبان که آن جمع عُقاب باشد. (از منتهی الارب ). رجوع به عُقاب شود. || ج ِ عِقاب ک...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه ای غیر مؤدبانه که برای تحقیر و اهانت به کار میرود. برای رد یا نفی نجابت و بزرگی افراد کاربرد دارد. گاهی به عنوان کلمه ندا (واژه ی ندا دادن به د...
آن جهان . [ج َ ] (اِ مرکب ) آخرت . عقبی . اخری . آجله . آجل . آخره .عاقبت . آن سرا. مقابل این جهان ، دنیا، اولی ، عاجله .
آن زمان . [ زَ ] (ق مرکب ) آنگاه . در آن وقت : بگستهم گفت آن زمان شهریارکه تنگ اندرآمد مرا روزگار. فردوسی .به بستند بندی بر آئین خویش بدانسا...
ت ان وتی . [ اَ وُ ] (اِخ ) ۞ یکی از مبلغین و دانشمندان ایرانی که برای تبلیغبه چین رفتند و کتب مقدس بودایی را بزبان چینی ترجمه نمودند....
ان یفعل . [ اَ ی َ ع َ ] (ع فعل ) ۞ (اصطلاح فلسفی و منطقی ) یکی از مقولات عشر ارسطو. و آن بودن چیزی است مؤثر در غیر، همچون قاطع مادام ک...
ان شاء ا. [ اِ ئَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ شرطیة) ۞ کلمه ٔ غیرموصول ۞ که در مقام استقبال کارها استعمال می کنند؛ یعنی اگر بخواهد خدا. (ن...
ان ینفعل . [ اَ ی َ ف َ ع ِ ](ع فعل ) (اصطلاح فلسفی و منطقی ) ۞ انفعال یکی از مقولات عشر. و آن بودن چیزی است متأثر و منفعل از غیر، همچو ...
از آن سان . [ اَ ] (ق مرکب ) زانسان (مخفف ). آن سان . همان گونه . آن قسم : بر آن روی جیحون یکی رزمگاه بکردیم زانسان که فرمود شاه .فردوسی .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۱ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.