ان . [ اِن ْ ن َ
/ اَن ْ ن َ ] (ع حرف ) یعنی بدرستی و راستی
۞ و هر دو برای تأکید خبر استعمال میشوند و اسم را نصب میدهند وخبر را رفع، مانند «ان زیداً قائم » و «بلغنی ان عمراً لذاهب » و گاهی اًن َّ هر دو را نصب میدهد مانند:
اذا اسود جنح اللیل فلتات و لتکن
خطاک خفافاًان حراسنا اسداً.
و مانند حدیث : ان قعر جهنم سبعین خریفاً. و گاهی بعد از «ان » مبتدای مرفوع آید و اسم آن ضمیر شأن محذوف باشد مانند ان من اشد الناس عذاباً یوم القیمة المصورون ، که تقدیر «انه » است . و نیز اًن َّگاهی بتخفیف آید و در این صورت اعمال آن بقلت است واهمال آن بکثرت ، و نزد کوفیان مخفف نیامده . و گاهی حرف جواب است به معنی «نعم » و از آنست :
بکت علی عواذلی یلحیننی و الومهنه
و یقلن شیب قد علاک و قد کبرت فقلت انه .
و ها برای سکوت است . و از آنست قول زبیر در جواب کسی که گفت : «لعن اﷲ ناقة حملتنی الیک »، «ان و راکبها» یعنی «نعم و لعن راکبها». ان را در نه جای مکسور خوانند:
1 - در ابتدای کلام خواه لفظاً باشد و خواه معناً، مانند ان زیداً قائم .
2 - بعد از «الا»ی تنبیه مانند الا ان زیداً قائم .
3 - هرگاه که صله ٔ موصول باشد مانند: و آتیناه من الکنوز ماان ّ مفاتحه لتنوء بالعصبة اولی القوة. (قرآن
76/28).
4 - در جواب قسم خواه در اسم و یا خبر آن لام باشد ویا نباشد مانند واﷲ ان زیداً قائم .
5 - بعد از قول در لغت آنان که آنرا مفتوح نخوانند مانند: قال اﷲ انی منزلها علیکم . (قرآن
115/5).
6 - بعد از واو حالیه مانند جاء زید و ان یده علی رأسه .
7 - در جایی که خبر از عین واقع شود مانند زید انه ذاهب - خلافاً للفراء.
8 - قبل از لام معلقه مانند: واﷲ یعلم انک لرسوله . (قرآن
1/63).
9 - بعد از «حیث » مانند اجلس حیث ان زیداً جالس . و هرگاه تأویل جمله بمصدر لازم باشد آنرا مفتوح خوانند چنانکه بعد از «لو» است مانند: لو انک قائم لقمت ، و چون أن َّ فرع «اًن َّ» است صحیح باشدکه أنّما مفید حصر باشد. چنانکه اًنّما، و در این آیه ٔ کریمه هر دو مجتمعاند: «قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد» (
110/18)، اولی برای حصر صفت است بر موصوف و دومی برای حصر موصوف است برصفت . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء):
بگذراز ظن خطا ای بدگمان
ان بعض الظن اثم
۞ آخر بخوان .
مولوی .
|| «أن َّ» لغتی است در «لعل » مانند «ایت السوق انک تشتری لحماً»، یعنی «لعلک »، و گویند از آنست این آیه در قرائت بعضی : «و مایشعرکم انها اذا جائت لایؤمنون ». (قرآن
109/6). (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || گاهی کاف تشبیه به «أن َّ» افزوده شود مانند: کأنه شمس ، و گاهی با کاف مخفف می شود و عمل نمی کند مانند: «و وجه مشرق اللون کان ثدیاه حقان »و یروی ثدییه (علی الاعمال ) و الرفع اجود. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
برهان اًن َّ، برهان انی ؛ عبارت است از برهان و طریقه ٔ استدلال از راه معلول جهت کشف علت و این نوع برهان ، برهان اکتشافی است . (از دستورالعلماء ج
1 ص
236 از فرهنگ علوم عقلی سجادی ). و آن عکس برهان لم [ ل ِ م م َ ] (- برهان لمی ) است چه در برهان لمی از علت به معلول میرسند. (از دستورالعلماء ج
1 ص
236). و رجوع به برهان انی و لمی (ذیل برهان ) و دستورالعلماء شود.
برای آگاهی از آیات و امثال مصدر به «ان » که در ادب فارسی بکار رفته ، رجوع به امثال و حکم مؤلف ج
1 ص
286 ببعد شود.