اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انار

نویسه گردانی: ʼNAR
انار. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان رفسنجان با 2800 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پنبه ، پسته ، صیفی و لبنیات است . دارای ادارات دولتی و 20 باب دکان است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
انار. [ اَ ] (اِ) ۞ درختچه ایست ۞ از تیره ٔ موردیها ۞ که گاهی آنرا تیره ای مستقل محسوب دارند و بنام انارها نامند، پوست آن خاکستری و برگ...
انار. [ اُ ] (اِخ ) شهر کوچکی است از نواحی آذربایجان دارای آب و گیاه فراوان ، بین آن و اردبیل هفت فرسنگ از کوهستان است و بیشتر میوه های ...
انار. [ اَ] (اِخ ) [ شهرکیست ] بر راه رودان از پارس و [ جای ] بانعمت . (حدود العالم چ دانشگاه ص 129). در هفتادوپنج میلی یزد، نیمه راه یزد ...
انار. [ اَ ] (اِخ ) یک از دهستانهای پنج گانه ٔ شهرستان رفسنجان و در شمال باختری آن واقع و دارای هوای معتدل است . آب آن از قنات و محصول ع...
انار. [ ] (اِخ ) [ شهرکیست ] سردسیر با نعمت بسیار بر حد میان پارس و بیابان .(حدود العالم چ دانشگاه ص 136). فرهنگ جغرافیایی ایران امروزه ج...
انار. [ ] (اِخ ) نام رستاقی در قم و نیزوادی قم را میگفته اند. در تاریخ قم (ص 23) آمده است : انار در اصل اناربار بوده است بعد از آن اختص...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
دوکاندول1 یافته های پژوهش دشــــــــــــــوار خود درباره پراکندگی انار (Punica granatum)، تنها جنس در تیره اناریان (Punicaceae) را که جز دوگونه ندارد...
چم انار. [ چ َ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش ارکو از شهرستان ایلام که در 21 هزارگزی جنوب باختری قلعه دره و 6 هزارگزی شمال راه مالرو مهران و...
خشک انار. [ خ ُ اَ ] (اِ مرکب ) نام مرضی که هرچه مریض آب بخورد تشنگی از او برطرف نشود و به تازی استسقاء خوانند ۞ . (فرهنگ جهانگیری ).
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.