باء
نویسه گردانی:
BAʼ
باء. (حرف ) ب . با. بی . حرف دوم از الفبای فارسی میان الف و پ و حرف دوم از الفبای عربی میان الف و تاء و حرف دوم از ابجد. رجوع به «ب » و «با» شود.
- امثال :
از بای بسم اﷲ تا تای تمت ؛ از آغاز تا پایان .
واژه های همانند
۱۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
مستنصر با. [ م ُ ت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) حکم بن عبدالرحمان بن محمدبن عبداﷲ. نهمین خلیفه ٔ اموی در اندلس . رجوع به حکم المستنصر...
مستنصر با. [ م ُ ت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) عبدالعزیزبن احمدبن ابراهیم مکنی به ابوفارس و مشهور به المستنصر ثانی ، از ملوک مرینی د...
مستنصر با. [ م ُ ت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ...) عبداﷲبن احمدبن ابراهیم مکنی به ابوعامر، از ملوک بنی مرین در مغرب . در اوایل سال 799 ...
مستنصر با. [ م ُ ت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) عمربن یحیی بن عبدالواحدحفصی هنتاتی ، مکنی به ابوحفص و مشهور به المستنصر ثانی ، از ملو...
مستنصر با. [ م ُ ت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) محمدبن یحیی بن عبدالواحدبن ابی حفص هنتاتی ، مکنی به ابوعبداﷲ و مشهور به المستنصر اول...
مستنصر با. [ م ُت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) محمدبن یحیی بن محمد (المستنصر الاول )، مکنی به ابوعصیدة و مشهور به المستنصر ثالث ، از مل...
مستنصربا. [ م ُ ت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...)محمدبن علی بن حاکم بامراﷲ مکنی به ابوتمیم ، هشتمین از خلفای فاطمی در مصر. به سال 420...
مستنصر با. [ م ُ ت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) منصوربن محمدبن المستضی ٔ، سی و ششمین خلیفه ٔ عباسی در بغداد. به سال 588 هَ . ق . متولد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.