اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بار

نویسه گردانی: BAR
بار. (اِخ ) سامی بیک آورده :نام قصبه ای است در شمال غربی آرناؤدستان نزدیک ساحل دریای آدریاتیک که طبق معاهده ٔ برلن به قره طاغ واگذار شده است . در 37هزارگزی مغرب اشقودره (اسکودرا) در مسافتی قریب به چهار میل در داخل دامنه ٔ کوهی واقعگشته و دارای قلعه و بازاری مشتمل بر 140 باب دکان و یک راه آب و چند جامع کوچک است . در زمان اداره ٔ عثمانی 4000 تن نفوس داشته که 2500 تن آنها مسلمان بودند و بعد از واگذاری به قره طاغ اکثر آنها به اشقودره هجرت کرده اند. در این قصبه مسلمانان بزبان ترکی و کاتولیک ها بزبان آرناؤدی و ارتودوکسها بزبان اسلاو تکلم میکنند و در قرای همجوار هم بزبان آرنؤدی سخن میگویند. چون در مقابل شهر باری واقع در ایتالیا قرار گرفته آنرا آنتی باری ۞ نامیده اند یعنی مقابل باری . (از قاموس الاعلام ترکی ج 2).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نوشین بار. [ شیم ْ ] (ص مرکب ) کنایه از شیرین : چید از آن میوه های نوشین بارخورد از آن شوشه های شیرین کار.نظامی .
یاقوت بار. (نف مرکب ) که یاقوت از آن می بارد : بیا ساقی آن آب یاقوت واردرافکن بدان جام یاقوت بار ۞ . نظامی . || اشک خونین بارنده . اشکبا...
بار یافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) بمعنی رخصت و دستوری یافتن بحضور امرا و سلاطین . (آنندراج ). اجازه یافتن . پذیرفته شدن در بارگاه . رخصت دخول ی...
بار نهادن . [ ن َ / ن ِ دَ ] (مص مرکب ) به زمین نهادن بار. بار بنهادن . (ناظم الاطباء: بار). || کنایه از زادن باشد. (برهان ). کنایه از زاییدن...
حاجب بار. [ ج ِ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آذن . بواب ۞ . || جبرئیل .
حسین بار. [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن عیددوس صوفی شاعر. در شهر قرین دوعنیة در حضرموت در 1250 هَ . ق . / 1834 م . متولد شده و در...
بار گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بار از گرده ٔ ستور پایین آوردن . (ناظم الاطباء: بار). رجوع به آنندراج شود. || قبول حمل باری از شهری ب...
بار گسستن . [ گ ُ س َ ت َ ] (مص مرکب )پایان یافتن بار. تمام شدن آن . برهم خوردن آن . شکسته شدن آن . خاتمه یافتن آن . رجوع به «بار» شود : ...
بار گشودن . [ گ ُ دَ ](مص مرکب ) بار از ستور به زمین نهادن و گشودن آن .
بار داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) حامله بودن . بچه در شکم داشتن : یکی خوب چهره پرستنده دیدکجا نام او بود ماه آفریدکه ایرج بدو مهر بسیار داشت ق...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۵ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.