اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بام

نویسه گردانی: BAM
بام . (اِ صوت ، اِ) مخفف بامب . بامبه . بامچه . آوائی که از زدن کف دست گشاده بر سر کسی برآید. || ضربت و زخم با کف دست بر سر زدن . (یادداشت مؤلف ). ضربتی که با کف گشاده بر میان سر کسی زنند. (یادداشت مؤلف ). با دست بر سرکسی زدن . (فرهنگ نظام ): و در قدیم زدن بر آستین به نشانه ٔ توهین و تخفیف . (یادداشت مؤلف ) :
رویش نبیند ایچ و قضا را چو بیندش
بامش بر آستین و لتش ۞ بر قفا زند.

خطیری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
بام سست . [ س ُ ] (ص مرکب ) که بام نااستوار دارد. که بام استوار و محکم ندارد. || مجازاً آدم غیرمحکم و سست اخلاق . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ ج...
بام سی . [ م ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش رامسر شهرستان شهسوار که در 10 هزارگزی جنوب باختر رامسر بر کنار راه عمومی در دشت ...
پشت بام . [ پ ُ ] (اِخ ) موضعی در شمال غربی شغان از نواحی غربی بجنورد.
هفت بام . [ هََ ] (اِ مرکب ) کنایت از هفت آسمان است . هفت فلک . هفت خراس . هفت ایوان : بر طره ٔ هفت بام عالم نه طاس بهشته ای نه پرچم .نظامی .
صبح به خیر، بامداد نیک‌
در و بام .[ دَ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مجموع خانه از اطاق و صحن و بام . خانه و بخش های اساسی آن : پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب می...
صبح بام . [ ص ُ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صبح زود. اول روز : مگرکز توسنانش بدلگامی دهن بر کشته ای زد صبح بامی . نظامی .سپهدار ایران هم ...
ترکیبی کنایی اشاره به فلات تبت بلندترین فلات جهان
نام کوه اورست است که بلندترین کوه دنیاست
بام گلان . [ گ ُ ] ۞ (اِ مرکب ) سنگی باشد مدور و طولانی تراشیده که فرازبامهای خانه غلطانند تا بام سخت و محکم شود. (از برهان قاطع) (آنندراج ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.