بای . (اِمص )
۞ بظاهر در این عبارت به معنی حاجت و ضرورت و نیاز است
: هرکسی را بایستی است و بایست ما آنست که بای نبود. (اسرارالتوحید چ بهمنیار ص
248). و رجوع به بایست شود.
-
دربای ۞ ؛شایسته . سزاوار. لایق . درخور
: از همه شاهان امروز که دانی جزازو
مملکت را و بزرگی و شهی را دربای .
فرخی .