اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بح

نویسه گردانی: BḤ
بح . [ ب ُح ح ] (ع اِ) ج ِ اَبح ّ. (منتهی الارب ). ج ِ ابح به معنی دینار و تیر قمار. (آنندراج ). و رجوع به ابح شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۰ ثانیه
پوستین به گازر دادن . [ ب ِ زَ / زُ دَ] (مص مرکب ) صاحب برهان گوید کنایه از بدگوئی و عیب جوئیست . لکن در بیت های ذیل معزی و انوری چنین می...
جان به مویی آویختن . [ ب ِ ت َ ] (مص مرکب ) ناتوان گشتن . ضعیف شدن . نحیف گشتن چنانکه بحال مرگ افتد : ز سر مو ز رویش صفا ریخته بموئیش جان...
فرمان به جای آوردن . [ ف َ ب ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) اطاعت فرمان کردن . انجام دادن فرمان و دستور کسی . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به فرمان...
قدم به میان گذاشتن . [ ق َ دَ ب ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) قدم در میان دو کس گذاشتن ؛ کنایه از واسطه شدن برای خیرخواهی طرفین . (آنندراج ) : خا...
خرس به رقص درآوردن . [ خ ِ ب ِ رَ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) خرس را برقص واداشتن . کنایه از واداشتن کسی به اَعمال مضحک .
حالی به حالی گردیدن . [ ب ِ گ َدی دَ ] (مص مرکب ) حال بحال شدن . تغییر دادن حال .- از حالی به حالی گردیدن : خدایست آنکه ذات بیمثالش نگر...
زیریان دودمانی از بربرها (آمازیغ) بودند که بر بخشی از شمال آفریقا فرمانروایی می‌کردند. رده‌های صفحه: ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۹۷۳ (می...
کنایه از دلسوزی یا هواخواهی بی اندازه و معمولاً متظاهرانه کردن
نگاه کنید به: فرهنگ واژه های پهلوی در همین لغتنامه: loghatnaameh.org
ادب مرد به ز دولت اوست تحریر شد کمدی‌ای به قلم ایرج پزشکزاد است که در ۱۳۵۲ نوشته و به وسیلهٔ انتشارات صفی علیشاه با طرح جلدی از صادق تبریزی[۱] با عنوا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.