اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بح

نویسه گردانی: BḤ
بح . [ ب ُح ح ] (ع اِ) ج ِ اَبح ّ. (منتهی الارب ). ج ِ ابح به معنی دینار و تیر قمار. (آنندراج ). و رجوع به ابح شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۵.۲۹ ثانیه
· ملک‌الشعرای بهار را به هیچ رشته ادبی نمی‌توان منسوب داشت. او نویسنده، شاعر، روزنامه‌نگار، تاریخ‌نویس، محقق، مترجم و منتقد سیاسی و اجتماعی است. در رش...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سگُبیا (به اسپانیایی: Segovia)، استانی در مرکز اسپانیا، در جنوب بخش خودمختار کاستیا-لئون است. این استان هم مرز با استانهای بورگُس، سُریا، گوادالاخارا،...
فَیلَکه (نگارش دیگر: فیلکا) از جزیره‌های خلیج فارس متعلق به کویت در ۲۰ کیلومتری کرانه‌های آن کشور است، با جزیره کوچک عوهه در خاورش. به باور تاریخ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
استل ستون یا لوح یاد بود به عربی لوحة یا لوحة تذکاریة (به انگلیسی: stele). قس عربی لوحة أو لوحة تذکاریة (بالإنجلیزیة: stele) وبالمصریة القدیمة "...
دیاسپورا (به انگلیسی: Diaspora from Greek διασπορά, "scattering, dispersion") پراکندگی، مهاجرت یا آوارگی گروهی از مردم که دور از خانه و کاشانه اصلی ...
بازل (به آلمانی: Basel، به فرانسوی: Bâle) سومین شهر پرجمعیت کشور سوئیس است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۶ برابر با ۱۶۵٬۵۲۹ نفر و با احتساب حومه ۷۳۱٬۰۰۰...
پادتن ویژه پروستات (به انگلیسی: PSA)‏، که با عنوان گاما سمینوپروتئین یا (kallikrein-3) نیز شناخته می‌شود، یک گلیکوپروتئین است که در انسان توسط ژن KLK3...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.