برء
نویسه گردانی:
BRʼ
برء. [ ب ُ رَ ] (ع اِ) ج ِ بُرَاءَة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خانه هایی که صیادان جهت شکار ساخته باشند. (منتهی الارب ). رجوع به براءة شود.
واژه های همانند
۵۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
بر روی دویدن . [ب َ دَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از گرم عنان شدن در گفت و گوی . (برهان ). بر دیده دویدن . (آنندراج ). || بر روی جهیدن . جاری شد...
بر خاک نشستن . [ ب َ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) خوار و بی اعتبار شدن . (آنندراج ).
دوباره بررسی یا اندازه گیری کردن ... با نگاه تیز تماشا کردن...
تفعلی بر حافظ. املاءِ نا صحیح تفألی بر حافظ.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
Do Not Stand at My Grave and Weep The poem on a gravestone at St Peter’s church, Wapley, England "Do not stand by my grave and weep" is the ...
شاخ بر دیوار. [ ب َ دی ] (ص مرکب ) کنایه از مردمان پیش خود برپا و زعمی و گردنکش باشد. (برهان قاطع). شاخ به دیوار. (آنندراج ) : فردا کندت ز...
سر بر کمر زدن . [ س َ ب َ ک َ م َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از دیوانه شدن و سودایی گردیدن . (برهان ) (انجمن آرا).
اندر بر کشیدن . [ اَ دَ ب َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) در آغوش کشیدن . در آغوش گرفتن . در بر کشیدن : گفت من سوزیده ام زآن آتشی تو مگر اندر بر خ...