اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بع

نویسه گردانی:
بع. [ ب َ ] (اِ) بعبع. آواز بره و گوسفند وبز و بزغاله . (یادداشت مؤلف ). رجوع به بعبع شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
القاهر با. [ اَ هَِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) ابن المعتضدبن الموفق بن المتوکل بن المعتصم بن هارون الرشید. نوزدهمین از خلفای بنی عباس . رجوع به ...
مسترشد با. [ م ُ ت َ ش ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) فضل بن احمد (المستظهرباﷲ) ابن المقتدی عبداﷲبن محمد هاشمی عباسی مکنی به ابومنصور، بیس...
مستضی ٔبا. [ م ُ ت َ ءُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) سی و یکمین خلیفه ٔ عباسی . رجوع به حسن مستضی ٔ شود.
مستظهر با. [ م ُ ت َ هَِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) احمدبن عبداﷲالمقتدی بن محمدبن القائم ، مکنی به ابوالعباس و مشهور به ذخیرةالدین ، بیست...
مستظهر با. [ م ُ ت َ هَِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) حاکم قرطبه . رجوع به عبدالرحمن (ابن هشام بن عبدالمطلب ...) شود.
مستعلی با. [ م ُ ت َ بِل ْ لاه ](اِخ ) (الَ ...) لقب احمدبن معد (المستنصرباﷲ)بن الظاهرلدین اﷲ علی ، مکنی به ابوالقاسم است ، نهمین تن از خلفا...
مستعلی با. [ م ُ ت َ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب محمدبن ادریس بن یحیی بن علی حمودی ، آخرین تن از ملوک دولت حمودیه در اندلس . در حدود س...
مستعین با. [ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...)لقب ابراهیم بن علی بن عثمان بن یعقوب مرینی ، مکنی به ابوسالم ، از ملوک بنی مرین در مغرب...
مستعین با. [م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب احمدبن یوسف بن احمدبن سلیمان بن محمدبن هود، چهارمین تن از ملوک هود در اندلس . وی به...
مستنجد با. [ م ُ ت َ ج ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) یوسف بن محمد، صاحب مغرب اقصی ، پنجمین از سلاطین موحدی در مغرب . رجوع به یوسف (ابن ...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.