بلوک
نویسه گردانی:
BLWK
بلوک . [ ب ُ ] (اِ) پشکل شتر. (برهان ). البعر؛ شتر بلوک انداختن . (تاج المصادر بیهقی ). اللقع؛ انداختن شتربلوک و جز آن . || نشانه ٔ تیر. (اوبهی ).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
بلوک گردش . [ ب ُگ َ دِ ] (اِمص مرکب ) گردیدن حاکم یا محصل خراج در آبادیهای بلوک قلمرو حکومت خود. بازدید حاکمی قراء و قصبات قلمرو حکومت خو...
بلوک گردی . [ ب ُ گ َ ] (حامص مرکب ) گردیدن حاکم یا محصل خراج در بلوکهای قلمرو حکومت خود. بلوک گردش . و رجوع به بلوک گردش شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
تاتْنِشینْهایِ بُلوکِ زَهْرا، دومین تکنگاری جلال آلاحمد، که یک سال بعد از اورازان، یعنی در ۱۳۳۴ ش، تألیف و تدوین شد. همسر خواهر بزرگ آلاحمد ساکن ا...