اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بن

نویسه گردانی: BN
بن . [ ب َن ن ] (ع مص ) مقیم شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
بن افکندن . [ ب ُ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پی افکندن . پی ریختن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : همت او بر فلک ز فلخ بنا کردبر سر کیوان فکند بن پ...
چهارطاق بن . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان «مذکوره » از بخش مرکزی شهرستان ساری ، 140 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش برنج...
از بن گوش . [ اَ ب ُ ن ِ ] (ق مرکب ) کنایه از کمال اطاعت و بندگی و خدمتکاری از ته دل و مکنون خاطر. (برهان ). و مأخذ این آن است که چون ...
تونون له بن .[ ت ُ ن ُ ل ِ ب َ ] (اِخ ) ۞ یا تونون . مرکز ایالت قدیمی شابله ۞ و ایالت ساووای علیای کنونی فرانسه می باشد که بر کنار دریاچه...
بی سر و بن . [ س َ رُ ب ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + سر + و+ بن ) بی سر و ته . سست و ضعیف : دعاوی بی سر و بن . (یادداشت مؤلف ). || دور و دراز....
معضل سازی - تنگنا فکنی
کتابی به زبان عربی از ابوعلی سینا که از آثار تمثیلی و عرفانی اوست. این کتاب را شاگرد وی ابوعبید جوزجانی به فارسی ترجمه کرد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
عمر بن خطاب (به عربی: ابو حفص عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبد العزی) که در میان اهل تسنن به عمر فاروق نیز معروف است، از صحابه محمد و از قدرتمندترین خلیفه...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۵۴ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.