گفتگو درباره واژه گزارش تخلف به نویسه گردانی: BH به . [ ب ُ ] (اِ) بوم و جغد. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه واژه معنی ابزرارک به انگلیسی گجت اَبزارک به وسائل و تجهیزات کوچک و تازه‌اختراعی گفته می‌شود که در آنها فناوری نویی بکار رفته باشد و برای انجام کارهای مخصوصی بدرد بخورد. ابزارک‌هایی... لغتنامه پهلوی به فارسی نگاه کنید به: فرهنگ واژه های پهلوی در همین لغتنامه: loghatnaameh.org ناخن به دندان گرفتن ناخن به دندان گرفتن . [ خ ُ ب ِ دَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) حیران شدن . (امثال و حکم دهخدا). انگشت به دندان گرفتن که حیرت کردن و افسوس خ... ناخن به دندان ماندن ناخن به دندان ماندن . [خ ُ ب ِ دَ دَ] (مص مرکب ) حسرت و افسوس کردن . (شمس اللغات ). || متحیر ماندن . حیران ماندن . تعجب کردن . متعجب شدن . ... گردن به شمشیر خاریدن گردن به شمشیر خاریدن . [ گ َ دَ ب ِ ش َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از اقرار کشته شدن به خود دادن باشد. (برهان ). اقرار به کشته شدن خود دادن . (آ... گردن به ناخن خاریدن گردن به ناخن خاریدن . [ گ َ دَ ب ِ خ ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بهانه آوردن و درنگ کردن . (آنندراج ) : گره تا میتوانی باز کرد از کار محتاجان چ... حالی به حالی گردیدن حالی به حالی گردیدن . [ ب ِ گ َدی دَ ] (مص مرکب ) حال بحال شدن . تغییر دادن حال .- از حالی به حالی گردیدن : خدایست آنکه ذات بیمثالش نگر... زبان به زبان مالیدن زبان به زبان مالیدن . [ زَ ب ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) با ترس و تردد، گنگ و غیر صریح سخن گفتن . پوستین به گازر داشتن پوستین به گازر داشتن . [ ب ِ زَ / زُ ت َ ] (مص مرکب ) کار بغیر اهل آن واگذار شده بودن : از غم صدف دو دیده پر دارم وز حادثه پوستین بگازر دار... جامه به نیل فروبردن جامه به نیل فروبردن . [ م َ / م ِ ب ِ ف ُ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) لباس رنگ کردن . پیراهن را برای رنگ به نیل فروبردن . || کنایه از لباس ماتم... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ صفحه ۴۰ از ۴۶ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود