گفتگو درباره واژه گزارش تخلف به نویسه گردانی: BH به . [ ب َ ه ه ](ع مص ) ۞ خداوند مرتبه و جاه شدن ، نزدیک سلطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۰ ثانیه واژه معنی نان به نرخ روزخوردن رفتار کردن و یا انجام دادن کاری بر اساس شرایط محیطی و با در نظر گرفتن سود و منفعت شخصی مشت به سندان آزمودن کار عبث و بیهودن انجتم دادن احتمال قریب به یقین همه ی این واژه ها عربی است و پارسی جایگزین اینهاست: لگین افترlegin éftar (کردی ـ سغدی)****فانکو آدینات 09163657861 لوگوس به عربی لوغوس لوگوس. (در انگلیسی :Logos /ˈloʊɡɒs/, UK /ˈlɒɡɒs/, or US /ˈloʊɡoʊs/; Greek: λόγος )برای درک واژهٔ «لوگوس» باید پیش‌زمینه‌های یونانی و یهودی آن را برر... به اردشیر ویه اردشیر تصویری نقاشی شده از کاخ مدائن در اردشیر بر روی خرابه‌های سلوکیه قدیم شهری به نام وه اردشیر یا به اردشیر در تیسفون بنا نمود و آنجا را پایتخت دولت ساسان... قافیه به کسی تنگ شدن قافیه به کسی تنگ شدن. (ضرب المثل) کنایه است از به زحمت و دردسر افتادن. (منبع: فرهنگ فارسی معین) رجوع شود به قافیه. گره به بند قبا زدن گره به بند قبا زدن . [ گ ِ رِه ْ ب ِ ب َ دِ ق َ زَ دَ ] (مص مرکب ) مرادف رشته به انگشت بستن است . (آنندراج ) : ماند بسبحه بسکه پی وعده ٔ وص... لب به دندان گزیدن لب به دندان گزیدن . [ ل َ ب ِ دَ گ َدَ ] (مص مرکب ) با گزیدن لب ، خشم یا اسف یا شگفتی یا پشیمانی نمودن . رجوع به لب گزیدن شود : وگر سیدش ... گل به گلستان بردن گل به گلستان بردن . [ گ ُ ب ِ گ ُ ل ِ ب ُ دَ] (مص مرکب ) کنایه از کوشش بیفایده کردن و امر لغو.(مجموعه مترادفات ص 292). چون زیره به کرمان ... گره به کار انداختن گره به کار انداختن . [ گ ِ رِه ْ ب ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از برنیاوردن حاجت . (آنندراج ). رجوع به گره بکار زدن شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ صفحه ۳۵ از ۴۶ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود