گفتگو درباره واژه گزارش تخلف به نویسه گردانی: BH به . [ ب َ ه ه ](ع مص ) ۞ خداوند مرتبه و جاه شدن ، نزدیک سلطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه واژه معنی خرس به رقص درآوردن خرس به رقص درآوردن . [ خ ِ ب ِ رَ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) خرس را برقص واداشتن . کنایه از واداشتن کسی به اَعمال مضحک . زیزیان به عربی زیریون زیریان دودمانی از بربرها (آمازیغ) بودند که بر بخشی از شمال آفریقا فرمانروایی میکردند. ردههای صفحه: ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۹۷۳ (می... پستان به تنور چسباندن کنایه از دلسوزی یا هواخواهی بی اندازه و معمولاً متظاهرانه کردن واژگان پهلوی به فارسی نگاه کنید به: فرهنگ واژه های پهلوی در همین لغتنامه: loghatnaameh.org ادب مرد به ز دولت اوست ادب مرد به ز دولت اوست تحریر شد کمدیای به قلم ایرج پزشکزاد است که در ۱۳۵۲ نوشته و به وسیلهٔ انتشارات صفی علیشاه با طرح جلدی از صادق تبریزی[۱] با عنوا... بار کج به منزل نمی رسه این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. سر به سوی کاری برداشتن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تخت تپه به انگلیسی مسا تخت تپه (به انگلیسی مسا: mesa از ریشه ای پرتغالی و اسپانیائی به معنای میز) در زمینشناسی به تپهها یا کوههای وسیع و تکافتاده که دامنههای پرشیب دارن... ملزم کردن نسبت به گناه این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. چیزی را به کسی انداختن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ صفحه ۳۹ از ۴۶ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود