پر
نویسه گردانی:
PR
پر. [ پ ِ ] (اِ صوت ) در تداول اطفال ، آواز پریدن گنجشک و جز آن .
- || پر زدن ، در تداول اطفال ؛ پریدن . پرواز کردن . و رجوع به پِرپِر شود.
واژه های همانند
۱۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
کوله پر. [ ل َ / ل ِ پ َ ] (اِ مرکب ) صمغ انجدان سفید که طیب است و صمغ انجدان سیاه که به فارسی کماة خوانند منتن است و از حلتیت به عمل می ...
میان پر. [ یام ْ پ ُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) هرچیز توپر که پوک نباشد. آنچه میان آن خالی نباشد. (از یادداشت مؤلف ). || نوعی شیرینی یا آجیل ک...
گوله پر.[ ل ِ پ َ ] (اِ مرکب ) گیاهی که انجدان نیز گویند. (ناظم الاطباء). گلپر. در تداول مردم قزوین کُلَه پَر.
نیمه پر. [ م َ / م ِ پ ُ ] (ص مرکب ) نصفه . (ناظم الاطباء). نیم پر. رجوع به نیم پر شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
پُر شمار. زیاد (از لحاظ تعداد)، زیاده. رجوع شود به پُر، شمار و بی شمار.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شل و پر. [ ش َ ل ُ پ َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) شل و پل . قطعه قطعه . پاره پاره . (یادداشت مؤلف ).- شل و پر کردن ؛ قطعه قطعه کردن . از هر جای ...