جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت

نویسه گردانی: PŠT
پشت . [ پ ُ ] (اِخ ) یاقوت گوید: بشت ۞ شهری است در نواحی نیشابور مشتمل بر دویست و بیست و شش قریه وگویند معرب پشت است بفارسی چه آن مانند پشت است برای نیشابور. (معجم البلدان از علامه ٔ قزوینی در حواشی چهارمقاله ص 124 و نیز رجوع به لفظ پشت در برهان قاطعشود). و خارزنج در این ناحیت واقع است :
ز گرگان بیامد سوی راه پشت
پر آژنگ رخساره و دل درشت .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل پشت

گل پشت . [ گ ُ پ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پنجکرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع در 50000 گزی جنوب نوشهر هوای آن سرد و دارای 20 تن سک...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هم پشت

هم پشت . [ هََ پ ُ ] (ص مرکب ) موافق و متحد. همدست : چو هم پشت باشید با همروان یکی کوه کندن ز بن بر توان . فردوسی .بکوشید و هم پشت جنگ آورید...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یک پشت

یک پشت . [ ی َ / ی ِ پ ُ ] (ص مرکب ) موافق و یاریگر با یکدیگر. دو کس که در کاری با هم متفق و همنشین و موافق باشند. (یادداشت مؤلف ). || (ق...
اجازه ویرایش برای همه اعضا

لاک پشت

سنگ پشت در همین لغت نامه؛ لاک‌پشت‌ها خزندگانی هستند از راستهٔ لاک‌پشت‌سانان (Testudines). بیشتر بدن لاک‌پشت‌ها به‌وسیله یک استخوان یا صدف غضروفی حف...
اجازه ویرایش برای همه اعضا

پشت بند

پشت بندpoštband معنی ۱. آنچه از چوب یا سنگ یا خشت‌وگِل در پشت دیوار شکسته درست کنند که دیوار نیفتد. ۲. کوله‌بار یا چیز دیگر که کسی بر پشت خود ببندد؛ پ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لته پشت

لته پشت . [ ل َ ت َ پ ُ ] (اِخ ) نام یکی از دیههای لاریجان . (مازندران و استرآباد رابینو ص 115).
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوه پشت

کوه پشت . [ پ ُ ] (ص مرکب ) بر وزن و معنی کوزپشت است که به عربی هضبه خوانند. (برهان ). کج و خمیده و کوزپشت . (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گته پشت

گته پشت . [ گ َ ت ِ پ ُ ] (اِخ ) موضعی در رانوس رستاق از توابع کجور مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 109).
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش پشت

خوش پشت . [ خوَش ْ / خُش ْ پ ُ ] (ص مرکب ) اسبی که به آسانی آنرا سوار توان شد. اسبی که بزودی پشت دهد سوار را. (یادداشت بخط مؤلف ) : به م...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دره پشت

دره پشت . [ دَرْ رَ پ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سنگر کهدمات بخش مرکزی شهرستان رشت . واقع در 128هزارگزی جنوب خاوری رشت و 3هزارگزی باختر ر...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۷ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود