اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پی

نویسه گردانی: PY
پی . (اِ) مخفف پیه . (صحاح الفرس ). مخفف پیه که در چراغ سوزند وشمع نیز سازند. (برهان ). شحم . په . وزد :
سوس پرورده پی بگداخته
خوب درمانی زنان راساخته .

رودکی .


مرا غرمج آبی بپختی به پی
به پی از چه پختی تو ای ۞ روسپی .

خجسته .


سختیان را گرچه یکمن پی دهد شوره دهد
و اندکی ۞ چربو پدید آید بساعت در قصب .

ناصرخسرو.


با تو کجا بس بود خصم تو کاندر جهان
هیچ بزی را نبود گوشت ز پی چرب تر.

عمادی شهریاری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
امید راپی بریدن . [ اُ پ َ/پ ِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از نومید گردانیدن . (مؤید الفضلاء). مأیوس کردن . (ناظم الاطباء). مأیوس ساختن . (مجمو...
پی چیزی را آوردن . [ پ َ / پ ِ ی ِ چی وَ دَ ] (مص مرکب ) رد او را آوردن تا... || دنبال آنرا گرفتن .
شارل پیر آنری ریو (به فرانسه: Charles Pierre Henri Rieu)(زادهٔ ۸ ژوئن ۱۸۲۰ - مرگ ۱۹ مارس ۱۹۰۲) خاورشناس سوئیسی . زندگینامه وی در ژنو زادهٔ شد. در دانش...
پی کسی را گم کردن . [ پ َ / پ ِ ی ِ ک َ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گم کردن ِ رد پای او.
پی نخود سیاه فرستادن . [ پ َ / پ ِ ی ِ ن ُ / ن َ خوَ / خ ُ دِ ف ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) بدنبال امری ناشدنی و صعب الحصول فرستادن .
بزرگی پروستات(دلایل آن تا درمان) بزرگ شدن خوش‌خیم پروستات • بزرگ شدن خوش‌خیم پروستات Benign Prostate hypertrophy • به علت دفع مکرر ادرار در شب دچ...
پای بر پی کسی نهادن . [ ب َ پ َ / پ ِ ی ِ ک َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از متابعت و پیروی کردن باشد. (برهان ).
بادام‌زمینی یا پسته‌شامی (همچنین بادام‌کوهی یا پسته‌زمینی) ، نام بوته و میوه‌ای با نام علمی Arachis hypogaea است. این گیاه بومی آمریکای جنوبی است و از...
پادتن ویژه پروستات (به انگلیسی: PSA)‏، که با عنوان گاما سمینوپروتئین یا (kallikrein-3) نیز شناخته می‌شود، یک گلیکوپروتئین است که در انسان توسط ژن KLK3...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.