گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تاغ نویسه گردانی: TAḠ تاغ .(اِخ ) قلعه ای در سیستان ۞ .(فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء) : آنکه برکند به یک حمله در قلعه ٔ تاغ آنکه بگشاد به یک تیر دژ ارگ زرنگ .فرخی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه واژه معنی پیش طاق پیش طاق . (اِ مرکب ) صحن خانه . صحن پیش دروازه . || دروازه ٔ بلند قصر امراء و ملوک . (غیاث ). تاق ضربی در ساخت طاق اگر آجر از پهنا کنار هم قرار داده شود و طاق بزنند آن را طاق ضربی یا زخم یا بیز می گویند. تاق آهنگ این پوشش از قدیمی ترین انواع پوشش منحنی در ایران است و به روشی ضربی یا پَر اجرا می شده است . در هفت تپه کوره ای موجود است با تاق آهنگ در حدود دو هزار ... طاق نهم فلک الافلاک بعقید. قدما هریک از سیارات هفتگانه فلکی دارد ازین قرار فلک قمر ( ماه ) فلک عطارد ( تیر ) فلک زهره ( ناهید ) فلک شمس ( آفتاب ) فلک مریخ ( ب... طاق نما طاق نما. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (اِ مرکب )ایوانی کم عرض که در جلو اطاق سازند. || نمای دیوار بصورت طاق که عرض و پهنائی نداشته باشد. طاق میان طاق میان . (اِخ ) دهی است در چهار فرسنگی مشرق گاوکان . طاق قوسی تاق قوسی سازهای است که برای انتقال بار عمودی وزن به تکیهگاهها در یک دهانه ایجاد میشود. قدمت تاقهای قوسی به دو هزار سال پیش از میلاد و به منطقه می... قرجه طاق قرجه طاق . [ ق َ رَ ج َ ] (اِخ ) جایی است . رجوع به قره جه طاق شود. جفته طاق جفته طاق . [ ج َ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از دو ابرو. (غیاث ). پای طاق پای طاق . (اِخ ) موضعی به مغولستان و امیرتیمور گورکان بسال 776 هَ . ق . قمرالدین دوغلات را که در مغولستان از او سرداری کلانتر نبود منهزم س... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۱ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود