تسلیب
نویسه گردانی:
TSLYB
تسلیب . [ ت َ ] (ع مص ) سلاب پوشانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). لباس عزا پوشانیدن کسی را. (منتهی الارب ). سلاب وجامه ٔ ماتم پوشانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). لباس عزا پوشانیدن زن را. (از متن اللغة). || مردن بچه ٔ زن یا ناقه یا بچه ٔ ناتمام انداختن زن یا ناقه . (از قطرالمحیط) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تثلیب . [ ت َ ] (ع مص ) شکشته شدن دندان اشتر از پیری و ریخته شدن موی دنبال وی . (تاج المصادر بیهقی ). ثِلب گردیدن شتر. (از قطر المحيط) (منت...
تصلیب . [ ت َ ] (ع مص ) بر دار کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (دهار) (آنندراج ). بر دار کشیدن کسی را. (منتهی ...