اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

توبة

نویسه گردانی: TWB
توبة. [ ت َ ب َ ] (اِخ ) ابن حمیربن حزن بن کعب ۞ . شاعری بوده است . (منتهی الارب ). شاعری از عشاق مشهور عرب است و در اواسط قرن اول هجری و در زمان خلافت بنی امیه می زیست . رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 167 و عقد الفرید ج 3 ص 302 و قاموس الاعلام ترکی و البیان و التبیین ج 1 ص 196 و المرصع شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
توبه کاری . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ] (حامص مرکب ) پشیمانی و ندامت و عهد و سوگند در پرهیزگاری . (ناظم الاطباء).
توبه فرما. [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ف َ ] (نف مرکب ) آنکه مردم را به سوی خدا و بازگشت از گناه امر کند. آنکه نهی از منکر و امر به معروف کند. آن...
توبه فریب . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ف ِ / ف َ ] (نف مرکب ) آنکه توبه کرده را فریب دهد و او را به شکستن توبه ترغیب نماید. فریب دهنده ٔ تائب . تشو...
توبه شکستن . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) برگشتن به گناه و مرتکب شدن هر گناهی که سابقاً مرتکب شده بود و شکستن عهد و میثا...
توبه کردن . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب )پشیمان شدن و بازگشت از گناه . (ناظم الاطباء). هود. تهود. تحرج . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)...
توبه دادن . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ دَ ] (مص مرکب ) امر فرمودن کسی را به بازگشتن از گناه و بتینه دادن . (ناظم الاطباء) : پارسا از لب ساغر به ...
انسان در معرض و مستعد گناه و معصیت است، لذا عدالت الهی ایجاب می‌کند که پادزهری نیز برای خنثی کردن اثرات آن انگیزه فراهم گردد. گناه باعث بیماری و نارسا...
توبه ٔ نصوح . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ی ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از توبه ٔ خالص است . (انجمن آرا). استوار کردن عزم است بر اینکه دیگ...
توبه کار شدن . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ ش ُ دَ] (مص مرکب ) نادم و پشیمان گشتن . (ناظم الاطباء). درتداول عوام ، سخت پشیمان شدن . با خود عزم جزم ک...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.