ثنگ
نویسه گردانی:
ṮNG
ثنگ . [ ث َ ] (اِخ ) بمعنی ارتنگ است که نام کتاب صنایع و بدایع مانی نقاش باشد و ثنگ در اصل بمعنی نقش و نگار است . (برهان قاطع). رجوع به ارتنگ شود.
واژه های همانند
۳۳۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۸ ثانیه
چلمه سنگ بالا. [ چ ُ م ِ س َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در23 هزارگزی شمال خاوری فریمان و 20 ه...
بر سنگ نشاندن . [ ب َ س َ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) بر سر سنگ نشاندن . خوار و بی اعتبار کردن . (آنندراج ) : بت سنگین دلی هر سو به نیرنگ نشانده عاشقان...
سنگ، آجر یا اجسام دیگری که در کفه سبک ترازو نهاده می شود تا با کفه سنگین ترازو برابر شود. عقلش پاره سنگ می برد یعنی دیوانه است، مشاعرش را از دست داده ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سنگ باران کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سنگ زدن و سنگ ریختن بر کسی یا جایی . (از آنندراج ) : یکی سنگ باران بکردند سخت چو باد خزان برجهد ...
سنگ بر سبو زدن . [ س َ ب َ س َزَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن از شراب خوردن و عیش منغص کردن و شدن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص ...
گردنه ٔ سنگ منگ . [ گ َ دَ ن َ ی ِ س َ م َ ] (اِخ ) گردنه ای است در راه اردکان به تل خسروی میان گردنه ٔ باباحسن و تل خسروی ، واقع در 176000گ...
قاسم سنگ دانگ . [ س ِ م ِ س َ دا ن َ ] (اِخ ) رجوع به قاسم بن محمدبن قاسم شود.
سنگ بر سبو آمدن . [ س َ ب َس َ م َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن از شراب خوردن و عیش منغص کردن و شدن . (آنندراج ) : گزیدم خاکساری تا ...
سنگ بر طاس زدن . [ س َ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن از شراب خوردن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 100) : سیه پوش چترش چو عباس...