جعن
نویسه گردانی:
JʽN
جعن . [ ج َ ] (ع اِ) درهم کشیدگی و فروهشتگی در پوست و جسم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). از این ماده فعل بکار نمیرود.
واژه های همانند
۳۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۹ ثانیه
جان در پای کسی افشاندن . [ دَ ی ِ ک َ اَ دَ ](مص مرکب ) جان فدای کسی کردن . جان در پای کسی باختن . (ارمغان آصفی ). رجوع بجان در پای کسی ...
جان بجان آفرین تسلیم کردن . [ ب ِ ف َ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مردن . فوت کردن . درگذشتن از دنیا. متوفی شدن .
ویلیام بلیک بیشتر از هر اثر دیگری از جان میلتون، بهشت گمشده را به تصویر کشید و آثار میلتون را بیشتر از هر نویسنده دیگری به تصویر کشید. تصاویر نشاند...