اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حافظ

نویسه گردانی: ḤAFẒ
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) علی پاشا. یکی از مردم آماسیه و از وزرای عهد سلطان محمودخان ثانی . وی در ابتدا در خدمت بعض وزرا سمت قپوچی باشی (دربان باشی ) داشت و سپس به قسطنطنیه شد و آنگاه با رتبه ٔ وزارت والی طرابزون گردید و در سنه ٔ 1225 هَ . ق . به سمت قپودان پاشائی در نیروی دریائی چرخه چی علی پاشا در بحر اسود تعیین شد و پس از چهار ماه به سمت والی ودین منصوب گردید. (قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۸ ثانیه
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) اسکافی . رجوع به هبةاﷲ... شود.
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) اصفهانی . رجوع به عبدالرحمن بن محمدبن اسحاق اصفهانی صاحب تاریخ اصفهان شود.
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) اصفهانی ، ابوالحسن طاهربن عرب بن ابراهیم ، ملقب به فخرالدین و معروف به حافظ اصفهانی یا حافظ طاهر. از قراء معروف . او راس...
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) (سید) اکبرعلی . یکی از شعرا و سادات هندوستان . او خواهرزاده و شاگرد مولوی کرام الدین حیران است و نسبت وی به جعفر برادر ...
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) بهاءالدین (شیخ ...). رجوع به بهاءالدین حافظ و نفحات الانس ص 291 به بعد شود.
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) جمال (جلال الدین ) محمود.ازجمله ٔ مشایخ خانقاه اخلاصیة و خطیب و حافظ و محراب خوان آنجا. و نیز یکی از خوشنویسان زمان . او ر...
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) حسین بن علی . رجوع به حافظ نیشابوری شود.
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) حصیرچی زاده . محمدآقا. رجوع به حصیرچی زاده شود.
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) عبدالعظیم المنذری . رجوع به حافظ منذری شود.
حافظ. [ ف ِ ] (اِخ ) علی اوبهی . رجوع به اوبهی شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۶ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.