حبس
نویسه گردانی:
ḤBS
حبس . [ ح ُ ] (اِخ ) زمخشری گوید: کوهی است مر بنی قرة را. و دیگران گفته اند: میان حرة بنی سلیم و الوارقیة باشد. و در حدیث عبداﷲبن حبشی آمده است : تخرج نار من حبس سیل . ابوالفتح نصر گوید: حبس سیل ، که به فتح نیز روایت شده یکی از دوحره ٔبنی سلیم باشد. و آنها دو حرة باشند که میان آن دو فضا است و جمعاً کمتر از دو میل است . اصمعی گوید: حبس کوهی است مشرف بر سلماء و تمثل جست به :
سقی الحبس و سمی السحاب و لم یزل
علیه روایا المزن والدیم الهطل
و لولا ابنة الوهبی زبدة لم ابل
طوال اللیالی أن یخالفه المحل .
(معجم البلدان ).
و به فتح با نیز گفته اند. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
هبث . [ هََ ] (ع مص ) بیهوده خرج کردن مال . تبذیر. (تاج العروس ) (معجم متن اللغة). ریخت و پاش کردن مال .