حبل . [ ح َ ] (اِخ ) (...عرفة) موضعی به عرفات است . ابوذویب هذلی درباره ٔ آن گفته
: فروحها عند المجاز عشیة
تبادر اولی السابقات الی الحبل .
و حسین بن مطیر اسدی گوید
: خلیلی من عمر و قفا و تعرفا
لسهمة داراً بین لینة فالحبل
تحمل منها اهلها حین اجدبت
و کانوا بها فی غیر جدب و لامحل
و قد کان فی الدار التی هاجت الهوی
شفاء الجوی لو کان مجتمع الشمل .
(معجم البلدان ).