حجاز. [ ح ِ ] (اِخ ) نام پرده ای از دوازده پرده ٔ موسیقی . یکی از دوازده مقام موسیقی .و گفته اند که آن از زنگوله خیزد. نام پرده ٔ سرود و به امالتش نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری )
: دو بهره ببغداد سوی حجیز
برآرند از ایشان یکی رستخیز
(شاهنامه ، از شرفنامه ٔ منیری ).
ور پرده ٔ عشاق و خراسان و حجاز است
از حنجره ٔ مطرب مکروه نزیبد.
سعدی (گلستان ).
ره راه وی گرچه بیحد زدم
نوا در حجاز و نوا یافتم .
حافظ.
این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت
و آهنگ بازگشت براه حجاز کرد.
حافظ.
-
حجاز بزرگ ؛ حجاز عراق ، حجاز مخالف ؛ پرده هائی از موسیقی است .