اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسبة

نویسه گردانی: ḤSB
حسبة. [ ح ِ ب َ ت َن ْ ل ِل ْ لاه ] (ع ق مرکب ) برای رضای خدا. کنایت از مجانی و بلاعوض است :
بقات باد که عدل تو حسبة ﷲ
بقمع جور ببرد اقتدار آتش و آب .

مسعودسعد.


حسبة ﷲ نظر کن یک زمان در کار من
تا رهم از منت احسان بهمان و فلان .

شمس الدین قواس .


صاحب دیوان ما گوئی نمیداند حساب
کاندر این طغرا نشان حسبة ﷲ نیست .

حافظ.


و رباطی آنجا به گچ و آجر بساخت حسبة ﷲ تعالی . (تاریخ قم ص 226). تا حسبة ﷲ و ابتغاء لمرضاته دفع کفار از مسلمانان بکنی (تاریخ قم ص 250).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
حسبة. [ ح ِ ب َ ] (ع مص ) شمردن . حساب . (تاج المصادر زوزنی ). || پنداشتن . (زوزنی ). || مرده را در کفن پیچیده در گور کردن . یا دفن کردن در...
حصبة. [ ح َ ص ِ ب َ ] (ع ص ، اِ) باد سخت که سنگ ریزه دارد. || ارض حصبة؛ زمین سنگ ناک .
حصبة. [ ح َ ص َ ب َ ] (ع اِ) از اعلام مردان عرب است .
حصبة. [ ح َ ص َ ب َ ] (ع اِ) سنگریزه ، و یکی از آن ، و این نادر است .
حصبة. [ ح َ / ح ُ ب َ / ح َ ص َ ب َ ] (ع اِ) سرخجه . (مهذب الاسماء). دانه های سرخ و باریک و سوزنده که بر بدن پدید آید. (غیاث ). سرخژه . (السامی...
حسبه . [ ح َ ب ُ ] (ع جمله ٔاسمیه ) بس است او را. (ترجمان القرآن عادل بن علی ).
[حِ بَ تَنْ لِلْ لاه] (ع ق مرکب)برای رضای خدا. کنایت از مجانی و بلاعوض است : بقات باد که عدل تو حسبه لله بقمع جور ببرد اقتدار آتش و آب. مسعودسعد. حسبه...
حصبه (نام‌های دیگر: مطبقه، تب روده، تب تیفوئید) یک بیماری عفونی است، که در اثر باکتری سالمونلا تیفی (انگلیسی: Salemonella Typhi) ایجاد می‌شود، این بیم...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.