اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر سکاکینی . پدرش فاضل و شیعی بی غلو بود و خودش در رفض غلو کردو قاضی شرف الدین او را به جرم سب شیخین تکفیر کرد وبه حکم این قاضی در سوق الخیل گردن حسن را زدند (11 جمادی اول سال 744 هَ . ق .). (دررالکامنة ج 2 ص 34).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل . رجوع به حسن قونوی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن اشناس از روات است . رجوع به حسن بن محمدبن اسماعیل شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن امان اﷲ دهلوی . رجوع به حسن عظیم آبادی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ام قاسم . رجوع به حسن بن قاسم بن عبداﷲ شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن امین الدولة. رجوع به حسن بن احمدبن هبةاﷲ حلبی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ )ابن ایوب . از اصحاب امام کاظم . او راست : کتاب الحدیث . (ذریعه ج 2 ص 146) (ج 6 ص 320، از فهرست شیخ طوسی ).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ایوب قرطبی . رجوع به حسن حداد شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن باقربن احمد تبریزی . درگذشته ٔ 1337 هَ . ق . رجوع به حسن مجتهد شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن باقربن عبدالرحیم شریف . رجوع به حسن صاحب جواهر شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن باقر قره باغی ، شاگرد شیخ مرتضی انصاری . او راست : التسامح فی ادلة السنن که در 1260 هَ . ق . پایان یافته است . (ذ...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۷۳ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.