حصاب
نویسه گردانی:
ḤṢAB
حصاب . [ ح َ ] (اِخ ) موضعی است به منی که از آنجا رمی جمره کنند. و آن را بنام محصب نیز نامند. یوم الحصاب ؛ روزی است که در شعر بدان اشارت شده است . (معجم البلدان ).
واژه های همانند
۹۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
« تصفیه حساب » یا « تسویه حساب »
فرهنگ فارسی (دکترمحمّد معین) تسویه : برابر کردن ، مساوی ساختن ، یکسان کردن
تسویه کردن : برابر کردن ، مس...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: آنرنیا ānrenyā (سنسکریت: ānrenya)***فانکو آدینات 09163657861
تسویه یعنی «مساوی کردن، یکسان کردن، همسطح کردن (مثلاً زمین ناهموار را)» و تسویهحساب به معنای «ایجاد تعادل و موازنه در حساب» است. این ترکیب به معنای م...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
صاف کردن هرچیزی، صاف کردن حساب، انواع حساب(مالی ، شخصی یا...)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بی حساب کردن - برابر کردن -برابرشدن