گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصار نویسه گردانی: ḤṢAR حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) نام شهری است حسن خیز : ز تیغ تنگ چشمان حصاری قدرخان را بر آن در تنگباری .(خسرو شیرین نظامی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه واژه معنی حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . واقع در 23500گزی جنوب باختری ارومیه 10500گزی جنوب باختری ش... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرورق بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در سی وسه هزارگزی باختر خوی و 19هزارگزی جنوب باختری شوسه ٔ خوی ب... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان میانه . واقعدر چهارهزارگزی جنوب باختری بخش و چهارهزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز، خط آهن ... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ساری سوباسار بخش پلدشت شهرستان ماکو. واقع در 46هزارگزی شمال باختری پلدشت و هیجده هزارگزی شمال اراب... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهارایماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . واقع در 26هزارگزی شمال خاوری قره آغاج و 24هزارگزی جنوب شوسه... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل . واقع در هیجده هزارگزی جنوب اردبیل . 1500گزی شوسه ٔ خلخال به اردب... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد. واقع در هفت هزارگزی جنوب بوکان و دوهزارگزی باختر شوسه ٔ بوکان ... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری بستان آباد و یازده هزارگزی شوسه ٔ... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه . واقع در 32هزارگزی جنوب خاور شاهین دژ. سه هزارگزی جنوب ارابه رو ... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) محلی کنار راه همدان بکرمانشاه ، میان همدان و چشمه ٔ قصبان در389000گزی تهران . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۴ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود